فکر کنم تو هیچ سالی از عمرم اندازه امسال قرص و شربت و آمپول نوش جان نکردم

از همین آبان ماه به اینور

ی بار خوردم زمین الکی الکی دستم ضرب دید

شکستگی و اینا نداشت ولی به شدت ورم کرده بود و قرمز شده بود

دکتر گفت باید ی دوره حداقل هفت روزه آنتی بیوتیک مصرف کنم اونم هر شش ساعت و چهار مدل قرص!!!

ده روز هم از تمام شدن قرص ها نگذشته بود که سرما خوردم 

رفتم باز واکسن و آنتی بیوتیک تجویز شد

دو روز بعدشم که شدت گرفت و شد آنقولانزا و این بار 5 تا واکسن تزریق شد تو سرمم و باز هم بازه یک هفته ای مصرف آنتی بیوتیک شروع شد :(

الانم شدم نیروانا بی دندون

دندون هفت پایین (کنار دندون عقل) با خود دندون عقل مدتها بود چالش داشتند و اونجا ی گیر غذایی داشتم

دندونپزشک خودم ی بار ی ذره روش کار کرد و ی ذره بهتر شد

گفت اگر کامل خوب نشده بود باز برم پیشش

ولی ما از شهرجانمان آمدیم اینجا و من دیگه راحت بهش دسترسی نداشتم

اینجا هم نمیتونستم خیلی اعتماد کنم

حتی ی بار تا گرفتن عکس و وقت هم پیش رفتم ولی فکر کنید شنبه ساعت 10 صبح وقت داشتم یکشنبه عصر یادم اومد!!!

یعنی قشنگ ناخودآگاهم هم در مقابل این وقت مقاومت کرده بود

خلاصه کار به جایی رسید که حالا که دیگه جدی جدی اقدام کردم اون دندون هفت دیگه بدبخت چیزی ازش نمونده بود و دکتر گفت نمی ارزه نگهش داریم و اکسترکت شد و حالا ی ماه و نیم بعد باید برم برای ایمپلنت

فعلا به خاطر همین دندونی که دیگه وجود نداره باید باز ی دوره آنتی بیوتیک بخورم (سه مدل قرص با بازه هشت ساعته) و باز هم پنی سیلین زدم!

تازه وقتی ایمپلنت کنم باز ی دوره دیگه باید بخورم

ای خدا (با لحن بهتاش پایتخت)

 

من که فکر کنم بدنم دیگه نسبت به آنتی بیوتیک مقاوم شده

تازه خبر ندارید چه اشتهایی پیدا کردم

صبح از خواب بیدار شدم داشتم میمردم از گشنگی :دی


مشخصات

آخرین جستجو ها